Total Pageviews

Sunday, February 27, 2011

بازخوانی گزارشی از شش سال پیش در مورد زهرا رهنورد؛ زمانی که هنوز قدرشناسی گناه نبود

زهرا رهنورد به روایت سایت حوزه:

کلمه – گروه سیاسی: زهرا رهنورد، استاد دانشگاه و نویسنده‌ای که این روزها به همراه همسرش میرحسین موسوی در حصری غیرقانونی به سر می‌برد، از افتخارات ایرانیان و به ویژه‌ی در حوزه‌ی علم و ادب و هنر از سرآمدان است.
جریانات دو سال اخیر و حضور مستمر و پیگیر او در متن جنبش سبز و همراهی‌هایی که با وجود همه‌ی محدودیت‌ها و فشارها و مراقبت‌های سیستم امنیتی، با خانواده‌های زندانیان سیاسی و شهدای سبز از خود نشان داد، گرچه چهره‌ی سیاسی و مبارزاتی وی را پر‌رنگ‌تر کرده، اما به معنای تحت الشعاع قرار گرفتن وجهه‌ی علمی و هنری به عنوان یک زن روشنفکر مسلمان نیست.
جناح اقتدارگرای حاکم، با معیارهای دوگانه و متناقضی که به کار می‌گیرد، نه تنها جامعه را، بلکه نخبگان را نیز به خودی و غیرخودی تقسیم می‌کند. اما این تناقض، گاهی بیش از حد آشکار می‌شود؛ آنجا که چهره‌های برجسته و قابل احترامی همچون زهرا رهنورد، که کسی در جایگاه علمی و هنری آنها تردید نداشته، به این خاطر که در مقابل منافع حاکمان ایستاده‌اند و فریاد حق‌طلبی را فریاد زده‌اند، آماج تهمت‌ها و دروغ ها قرار می‌گیرند و از سوی رسانه‌ها و نهادهای وابسته به قدرت، زیر سؤال می‌روند.
زهرا رهنورد هم از زمانی که انتقادهایش جدی‌تر شد و مردمی را که معترض بودند، همراهی کرد و در مقابل دنیای پر تغلب و ظلم پسند صاحبان قدرت ایستاد، مورد اصابت تیرهای تهمت‌ها و دروغ‌های ناهماهنگ حاکمیت و سایت‌ها و افراد وابسته به آن قرار گرفت. تا آنجا که برای اثبات افتراهای دروغین خود، نزدیکان وی را بازداشت و بازجویی می‌کردند، بلکه اعترافی علیه وی در سبد خالی خود جای دهند.
مشت دروغگویان را اما همیشه تاریخ باز می‌کند. تاریخ هم، همیشه تاریخ دور نیست. گاهی نگاهی به گزارش رسانه‌های چند سال قبل، بسیاری از حقایق تحریف‌شده را فاش می‌کند.
گزارشی که در ادامه می‌خوانید، مربوط به مراسم نکوداشتی است که در سال ۸۳، از سوی انجمن آثار و مفاخر فرهنگی برگزار شده و حاوی توضیحات مختصر و جامعی درباره‌ی شخصیت زهرا رهنورد است. این گزارش، عینا از سایت حوزه علمیه نقل می‌شود تا کار دروغ‌پراکنان را برای تکذیب و انکار، دشوارتر سازد؛ هرچند از امپراطوری دروغ بعید نیست که دستور حذف این مطلب از سایت حوزه را نیز صادر کند؛ همانطور که دو هفته قبل و در پی دروغ‌پردازی مدیرمسئول روزنامه کیهان، برای سایت این روزنامه اتفاق افتاد. برای اینکه چنین احتمالی کمتر شود، تصویری از سایت مذکور نیز در زیر این مطلب می‌آید تا کار انکارکنندگان حقیقت، سخت‌تر شود.
با هم این گزارش درباره‌ی زهرا رهنورد را به نقل از سایت حوزه در ادامه می‌خوانیم:
گزارشی از مراسم نکوداشت دکتر زهرا رهنورد، رئیس دانشگاه الزاهراء
چهارشنبه ۳۰ اردیبهشت سال جاری، مراسمی در انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به منظور نکوداشت خانم دکتر زهرا رهنورد و تجلیل از فعالیت های طولانی و گسترده علمی، فرهنگی، هنری و سیاسی ایشان برگزار شد. آنچه در پی می آید گزارشی از این مراسم است. پایان بخش گزارش، فهرستی از دستاوردها و فعالیت های مختلفی است که خانم رهنورد طی حیات فرهنگی و علمی خویش داشته اند. برای ایشان آرزوی موفقیت مستمر داریم و به آن امید هستیم که همچنان شاهد تلاش ها و خدمات ارزنده ایشان در عرصه های مختلف علمی، آموزشی، اجتماعی، سیاسی و هنری باشیم.
* * *
فعالیت های «انجمن آثار و مفاخر فرهنگی»، با تقدیر از خدمات علمی فرهنگی مرحوم آیت اللّه حاج شیخ هادی نجم آبادی در ۱۴ مهر ۱۳۷۸ آغاز شده است. با گذشت حدود پنج سال این انجمن پنجاهمین بزرگداشت خود را به استاد هنرمند و فرهیخته، دکتر زهرا رهنورد اختصاص داد.
خانم ها توران میرهادی (نویسنده ۱۰ جلد دایرة المعارف کودکان و نوجوانان) مرحوم پروین اعتصامی (شاعر)، دکتر فاطمه سیاح (نخستین استاد ادبیات تطبیقی از دانشگاه تهران)، دکتر شیرین بیانی (تاریخدان معاصر)، دکتر ژاله آموزگار (زبان شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه) در فهرست ۵۰ نفری فرزانگان و علمای انتخابی انجمن حضور دارند. مراسم گرمیداشت دکتر زهرا رهنورد بانوی هنرمندی که در عرصه هنر و تدریس و تحقیق متجاوز از سه دهه به کوشش و تلاش پرداخته و هم اکنون مشغول اداره یکی از بزرگ ترین مراکزی است که زنان آینده کشور آنجا تربیت می شوند، کار شایسته و بجایی محسوب می شود.
دکتر مهدی محقق، رئیس هیئت مدیره انجمن آثار و مفاخر فرهنگی به عنوان خیرمقدم و آغاز مراسم گفت:
افتخار برگزاری پنجاهمین مراسم گرامیداشت و تجلیل از بزرگان علم و فرهنگ هماهنگ با بی سابقه ترین مراسم ما شده است. این استقبال بسیار حائز اهمیت است برای جامعه ای که ارزش علم و ادب را درک می کند و بزرگان قوم خود را ارج می گذارد. شخصیت دکتر زهرا رهنورد نه تنها در رشته خود که مجسمه سازی و نقاشی است ممتاز محسوب می شود بلکه با مدیریت موفق و قابل توجه در دانشگاه الزهرا، جای تأمل بیشتری را می طلبد.
در این مدت بیشتر تقدیرشوندگان از رجال علمی بودند و تا چندی پیش فقط یک تن از بانوان خدمتگزار علم و فرهنگ مطرح شده و البته نظر خاصی نبود و خوشبختانه در چند ماه اخیر برای رفع عدم تعادل، گام برداشته شد و گرایش به نگاه دقیق تر نسبت به گزینش بزرگان علم و ادب و فرهنگ شد و بانوان فرهیخته دیگری انتخاب شدند.
یکی از این اساتید، دکتر زهرا رهنورد است که انجمن آثار و مفاخر، افتخار تجلیل و تکریم ایشان را برای خود محسوب می داند. با این انتخاب برآنیم که هنرمندان جوان و دانشجویان هنر و نقاشی و سایر فنون ظریف و زیبا با پیروی از ایشان بیش از پیش به سنت هنری کشور عزیزمان که طی تاریخ، موجب سربلندی ایران و ایرانی بود توجه نمایند و ذوق لطیف و قریحه زیباپردازی مردم این سرزمین را چنان که سزاوار است به جهان و جهانیان معرفی نمایند.
دکتر ابوالقاسم دادور، رئیس دانشکده هنر و دکتر نصراللّه پورحدادی ریاست مرکز نشر دانشگاهی نیز در سخنان کوتاه خود به تجلیل از زحمات و فعالیت های دکتر زهرا رهنورد پرداختند و اذعان داشتند جامعه ما بیش از پیش نیازمند شناخت و حمایت و ارج نهادن به مقام بزرگان خود است.
دکتر پریسا شاد وزیری، رئیس هیئت علمی دانشگاه که از شاگردان دکتر رهنورد هم بود در سخنرانی خود گفت:
در بزرگداشت استاد رهنورد باید به وجه معلم بودن ایشان با تأمل بیشتری توجه شود. ایشان کار معلمی را از سن ۱۹ سالگی در جنوب تهران آگاهانه و صبورانه انتخاب کردند و مهم ترین شاخصه ایشان از آن دوران تاکنون این است که این معلم مهربان برای شاگردان شان مادر هم بوده اند. برای بسیاری از دوستان و هم شاگردان و آشنایان من به عنوان شاگردان شان، نقش مادر یا خواهر را، نقش معلم و راهنما را بسیار خوب ایفا کرده اند. استاد به ما آموختند دوست بداریم و مهربان باشیم. بیاموزیم و بیاموزانیم. دکتر رهنورد با قلم و عمل، عشق ورزیدن و خدمت کردن را به ما آموختند. ایشان درس محبت ورزیدن را به ما آموختند.
دکتر زهرا رهنورد با تشکر از سخنرانان گفت:
بسم اللّه الرحمن الرحیم
هو الخالق الباری ء المصوّر و له الاسماء الحسنی
من نه هنرمندم، نه محققم و نه آنچه دوستان با دیده لطف در من یافتند. من فقط با چشم هایم گل دیدم و چیدم و عرضه داشتم و هر آنچه هست لطف اوست. زیبایی اوست … شخصیت من تحت تأثیر سه زن، ابتدا مادربزرگ استثنایی ام، مادر و خاله ام ساخته شد. «مادربزرگ» به سه زبان سخن می گفت و من مخاطب بودم و باید مفهوم را درمی یافتم. زبان قرآن و روایات، زبان حافظ و سعدی و مولوی و زبان ضرب المثل. «مادر» مهربانم که با شجاعت، سلحشوری، آزادی خواهی و فداکاری بخش دیگری از شخصیت مرا ساخت. خاله که مظهر دانش بود، او تحصیل کرده و فرانسه دان بود. دبیر ادبیات فارسی و فرانسه و از همه مهم تر او مادر نخستین استاد من اکبر امیرنظام (شاگرد استاد کمال الملک) بود. امیرنظام خط، مینیاتور، نقاشی آب رنگ، رنگ روغن و بخشش و بزرگی را خوب می دانست.
شغل پدرم که یک نظامی معترض و ناسازگار با رژیم بود نیز سبب شد تا حضور در جاده های صعب و گردنه های هولناک و شهرهای مختلف، مرا آماده یک زندگی پر فراز و نشیب کند. چهار گوشه ایران و بعد از آن چهار گوشه جهان از نیویورک تا دهلی و پاریس و آفریقا همه و همه مرا آموخت که هر غیر ممکنی را باور کنم. این همه سفر و کنده شدن ها و بی قراری ها مرا چون ذره کاهی بدون وزن و مقدار و به کلیه تعلقات بی وفا کرد و آماده شدم تا «نداشتن و نخواستن» را مرام خود کنم. فصل ازدواج فرا رسید. با همسرم قرار گذاشتیم که «نخواهیم و نداشته باشیم». زندگی ام می رفت و شکل می گرفت. در نظام تربیتی خانواده که به نحوی مساوات بین فرزندان رعایت می شد و البته عواطف شدیدتری نسبت به دختران اهدا می شد آموختم عدالت طلب، علم جو و ستاینده هنر باشم.
دوران دانشجویی که همزمان با تأهل و مادر شدن من بود، با حمایت خانواده کامل و کامل تر می شدم. بعد از برگزاری نمایشگاههای متعدد از نقاشی هایم با مطبوعات و حسینیه ارشاد آشنا شدم و در پرتو شخصیت های بزرگی چون استاد مطهری، شریعتی قدم به قدم پیش می رفتم که حسینیه ارشاد تعطیل شد و من احساس کردم با آن اطلاعاتم نمی توانم همه محتوای ذهنم را بیان کنم. پس خواندم و خواندم و خواندم.
پس از لیسانس مجسمه سازی و فوق لیسانس در هنر و دکترای علوم سیاسی ادامه دادم و حالا هم امیدوارم تأویل همان خوابی باشم که مادرِ جوانم هنگامی که مرا باردار بود دیده بود. او با همه جوانی و پاکی اش در یک حیاط سنتی که پنجره های رنگین اتاق های پنج دری محاصره اش کرده بود، کنار یک حوض گرد با کاشی های آبی و داربستی پربرگ زیر سایه های افلاطونی، آن خواب را دیده بود که «قرآنی از آسمان بر دامنش فرود آمد.» ان شاءاللّه .
شرکت اندیشمندان، اساتید دانشگاهها، شخصیت های سیاسی و مسئولان کشوری و دانشجویان دکتر رهنورد که برخی شان به مقام استادی هم رسیده بودند از یک سو و حضور دختران و نوه های شیرین و پدر و مادر پیر و قابل احترام دکتر رهنورد از دیگر سو بر صمیمیت مراسم می افزود.
از مادرِ خانم دکتر رهنورد علی رغم خستگی شان خواهش کردیم بدون هیچ آداب و ترتیبی آنچه در باره ایشان صلاح می دانند ذکر کنند:
همان طور که حضرت امام(ره) فرموده بودند که از دامن زن مرد به معراج می رود می خواهم بگویم علاوه بر آن با تربیت درست و سعی و تلاش، زن هم می تواند به مقام های والا برسد. مربی باید دامنی پاک و مطهر و تربیت شده داشته باشد. من در تمام لحظات تربیت فرزندانم، جده ام را به کمک و گواه می گرفتم تا آنها را آن گونه بپرورم که خداوند و ایشان خشنود باشند. من از همه فرزندانم راضی هستم و همه شان را تبلور و تجسم خواسته های بحق و الهی خودم و پدرشان می دانم. معتقدم که فرزندان با تربیت درست در خانه و بعد هم در مدرسه و حضور اساتید و بزرگانی تأثیرگذار در فامیل می توانند در زندگی راه صحیح را انتخاب کنند. خاطره ای از کودکی دکتر به خاطر دارم که بارزترین مشخصه ایشان دقت و کنجکاوی بود. ایشان قبل از مدرسه وقتی که ۳ یا ۴ سال داشت به نوشتن علاقه مند بود. هر گاه من را می دید که کاری انجام نمی دهم اصرار پشت اصرار که «آلابیشتار» کنیم. منظورش از «آلابیشتار» نوشتن بود. یعنی حالاییا نوشتن را تمرین کنیم.
شکل حروف را قبل از مدرسه رفتن می شناخت و تمرین می کرد. عکس و تصویر کتاب ها را آنچنان می نگریست که گویا می تواند منظور آن نوشته ها را بخواند و بفهمد.
هر بار که در جلسات سخنرانی ایشان حضور داشتم به این فکر بیشتر پی می بردم که فرزندانم یک موهبت الهی هستند. یک لطف خدایی و باارزش.
رابطه من با فرزندانم بسیار خوب و متقابل است. درست است که من راهنمای آنها بودم اما آنها هم به من، فکرِ روز و افکار مترقی را منتقل می کنند. من ممنون فرزندانم هستم که اگر نتوانستم مطابق آنها با اطلاعات جدید هماهنگ باشم، آنها با مشورت با من انتقال دهنده افکار مترقی بودند. به عنوان یک مادر همیشه امنیت و حمایت خانواده را به آنها ارزانی داشته ام و در تمام مدتی که فرزندان خانم دکتر کوچک بودند و ایشان فعالیت بیشتری در بیرون از خانه داشتند من مراقب بچه ها و خانه شان بودم تا مادرشان با خیال راحت و فراغت بیشتری به فعالیت هایش برسد و کانون خانواده محکم و استوار و گرم بماند. از میان فعالیت های هنری خانم دکتر به «مجسمه مادر» بسیار علاقه دارم. وقتی که کارشان هنوز در منزل بود با تهیه روپوش و لباسی برای مجسمه از آن محافظت می کردم. دعای خیر من بدرقه راه آن گونه بپرورم که خداوند و ایشان خشنود باشند.
همه عزیزانی که در جهت رضایت خداوند سبحان و رحیم گام برمی دارند.
*
این مراسم با اهدای لوح تقدیر به سرکار خانم دکتر رهنورد پایان یافت.
کتاب هایی که دکتر رهنورد در سه دهه
فعالیت خود نوشته است:
ـ همراه با قیام موسی
ـ همگام با هجرت یوسف
ـ طلوع زن مسلمان
ـ پیام حجاب زن مسلمان
ـ ریشه های استعماری کشف حجاب
ـ داستان های علی و مش مدینه (قصه کودکان)
ـ پشت جبهه هم سنگر است (قصه کودکان)
ـ حکمت هنر اسلامی
ـ هنر، عشق، زیبایی
ـ طوفان ها و لاله های شهریور
ـ سوگواری در حرا
ـ زیبایی حجاب و حجاب زیبایی
ـ زینب زمانه
ـ مشبک (اصول و مبانی هنر سنتی)
ـ طرح ملی تاریخ هنر ایران در دوره اسلامی (۵ جلد)
ـ دولت ملی در اندیشه اندیشمندان عرب و شبه قاره (پایان نامه کارشناسی)
ـ دولت ملی (پایان نامه دکترا)
ـ سفرنامه سفر به دیار زنان بت
ـ موضع گیری طبقات در فرآیند انحطاط جامعه
ـ نقد زیباشناسی در اسلام، مسیحیت و مارکسیسم
* *
برخی از مسئولیت های دکتر زهرا رهنورد
از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون:
ـ مشاور سیاسی رئیس جمهوری
ـ رئیس گروه هنر سازمان سمت
ـ عضو پیوسته فرهنگستان هنر
ـ عضو شورای تحصیلات تکمیلی
ـ عضو هیئت علمی دانشگاه تهران
ـ عضو شورای فرهنگی کشور با حکم رئیس جمهوری
ـ عضو کمیسیون ملی یونسکو با حکم وزیر علوم
ـ عضو شورای سیاستگذاری بنیان نقاشی
ـ عضو انجمن زنان هیئت علمی دانشگاههای تهران
ـ داور فینال نقاشی جهان اسلام
ـ روزنامه نگار و سردبیر مجله راه زینب
ـ عضو شورای عالی آموزش و پرورش با حکم رئیس جمهوری
ـ سردبیر مهمان نشریه انگلیسی زبان بین المللی «هنرهای جهان اسلام، به ویژه ایران»
ـ عضو انجمن نقاشان ایران
ـ ریاست دانشگاه الزهراء(س)
ـ عضویت در کمیته علمی «سیمنار بین المللی زن در ادوار مختلف تاریخ ایران»
* *
نام برخی از مقالات دکتر زهرا رهنورد:
ـ جایگاه و نقش زنان در ادبیات انقلاب اسلامی
ـ مادر، اسطوره همیشگی هنر
ـ مجسمه سازی در اسلام
ـ عشق در نگارگری ایران (مینیاتور) با تکیه بر نقش زن
ـ هنر اسلامی و ضرورت نوآوری
ـ بررسی قصه خسرو و شیرین
ـ نوآوری خوشنویسی در روند مراسلات، تجارت، تبلیغات
ـ نقش زن در میراث معنوی
ـ تأثیر تنوع بر مقولات جنسیت، هنر و مذهب در روند نقد فمینیسم اسلامی
ـ زن، هنر و گفتگوی تمدن ها با تأکید بر معنویت و تأثیر نقش ایزدبانوها در روند تاریخ
* *
مجسمه هایی که خانم رهنورد تاکنون
ساخته اند:
ـ مجسمه «مادر» از جنس برنز
ـ مجسمه «ظهر عاشورا» از جنس آهن
ـ مجسمه «به یاد عاشورا» از جنس آهن
ـ مجسمه های «شیشه به روایت عشق» از جنس شیشه، آهن، مس
پدیدآورنده: عصمت گیویان

منبع :سایت کلمه ( http://www.kaleme.com/1389/12/08/klm-49438/ )

No comments:

Post a Comment